۲ اردیبهشت ۱۳۹۰

15

من صفای عشق می‌خواهم از او// تا فدا سازم وجود خویش را// او تنی می‌خواهد از من آتشین// تا بسوزاند در او تشویش را
...
فروغ فرخزاد

۱ اردیبهشت ۱۳۹۰

14

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
...
حافظ

13

دوشینه فتادم به رهش مست و خراب
از نئشهٔ عشق او نه از بادهٔ ناب
دانست که عاشقم ولی می‌پرسید
این کیست، کجایی است، چرا خورده شراب
...
فروغی بسطامی

۲۸ فروردین ۱۳۹۰

12

همیشه از ما در خواست می‌کنند
تا نقطه نظر دیگران را
درک کنیم
مهم نیست هر چقدر هم که
کهنه
ابلهانه و یا
نفرت انگیز باشد.
...
چارلز بوکفسکی

۲۶ فروردین ۱۳۹۰

11

دریای بزرگِ دور
یا گودال کوچک آب
فرقی نمی‌کند
زلال که باشی
آسمان در توست
...
گروس عبدالملکیان

۲۴ فروردین ۱۳۹۰

10

من ز فکر تو بخود نیز نمی‌پردازم
نازنینا تو دل از من به که پرداخته‌ای؟
...
سعدی

9

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می‌کنی
چون که به بخت ما رسد این همه ناز می‌کنی
...
سعدی 

۲۱ فروردین ۱۳۹۰

8

خم زلف تو دام کفر دین است
ز کارستان او یک شمه این است
...
حافظ

۱۵ فروردین ۱۳۹۰

7

دیر آمدی موسا
دورهٔ اعجاز‌ها گذشته است
عصایت را به چارلی چاپلین هدیه کن
که کمی بخندیم.
...
شمس لنگرودی

۱۲ فروردین ۱۳۹۰

6

کلامی از عشق شنیده نمی‌شود
من اما از آن سخن نخواهم گفت
دیریست نوایی از حنجره بلبلان برنمی‌آید.
...
بِلّا آخمادولینا